اربعین
16 آذر 1393 توسط صنيعي داراني
اربعینی چو گذشت از گل سرخ،سربرآورد ز گل سنبل سرخ.دیده ی مرغ سحر،خون بارید.بذر خون،جوش زد و لاله دمید.پرده از چهره گلچین افتاد.شعله در خرمن بی دین افتاد.کمر دیو ستم پیشه شکست.کاخ بیدادگر از ریشه شکست.دفتر عشق ز خون امضا شد.قاتل خون خدا رسوا شد.آب شدخنجر پولاد از خون.خشک شدریشه ی بیداد از خون.رخت بربست خزان،گل خندید،شد بهار دل و آلاله دمید.بلبلان از قفس آزاد شدند،خارج از محبس بیداد شدند!گرگ رسوا شدودر دام افتاد،یوسف مصر چمن شد آزاد،آنکه سرمست شد از جام حسین،بر لبش بود گل نام حسین!