3ساله دختر
ای وای رقیه!صداش گرفته،بس ناله کرده،پای کوچولوش،آبله کرده،مثل یه جوجه،کنجی نشسته،برگردن او طنابی بسته،موهاش پریشون،رنگش پریده،3ساله دختر،قدش خمیده،1شب که افتاد،از ناقه تنها، با ترس و وحشت،در دشت وصحرا،نا مردی آمد،از ره به سویش،با کینه زد چنگ،بر تار مویش!ای وای رقیه!* *******